محل تبلیغات شما

بسم الله الرحمن الرحیم
دجال، معروف به احمد حسن

نام او احمد بن اسماعیل بن حاج صالح بن حسین بن سلمان از قبیلهی أبو سُوَیلِم (یکی از قبایل صیامر) است.
صیامر یک اتحاد قبیله ای قدیمی است که حدود چهل قبیله را در برمی گیرد وهمه را باهم "عشایر صیامر" می نامند. ریاست این اتحاد در زمان شیخ حمود الجابر، به عهده قبیلهی الإماره بود؛ سپس فرند او شیخ حمید الحمود الجابر وسپس نوه اش شیخ جریح حمید، ریاست را بر عهده گرفت. هرکدام از این قبایل نیز رئیس مخصوص خود را دارند.
قبیله أبو سویلم از دوازده خاندان تشکیل شده است. عده ای از مردم قبیله، نام خانوادگی شان را از نام اتحاد گرفته اند، مانند مرحوم شیخ مجید الصَیمَری که از قبیله أبو سویلم واز خاندان آل أبو مَنجَل است. عده ای دیگر نیز که ساکن بصره بودند، نام خانوادگی شان را از قبیله خود گرفته اند واز آنجاکه اساس اتحاد قبیله ای بر قبیله بر بنی سلیم بوده وبنی سلیم نیز نزدیکترین ارتباط فامیلی را با آل مظفر وآل بوشاوی دارد، به همین خاطر [دو قبیله آل مظفر وآل بوشاوی]، شهرت سَلَمی را برای خود برگزیدند. شیخ عباس مظفر معتقد است که سویلم وشاوی ومظفر برادرانی بودند از یک پدر. خداوند بهتر می داند.
اما این شخصِ مدعی، از قبیله أبو سویلم وخاندان هنبوش است. پدرش اسماعیل پسر حاج صالح، به همراه برادر خود کاظم پسر حاج صالح، به شهر بصره آمدند ودر تنومه در ناحیه شط العرب ساکن شدند. سپس در حمام سبتی(۱) در منطقه عِشار نزد حاج هاشم الشلال، دلاکی را آموخته وبدان مشغول شدند. کاظم که برادر بزرگ تر بود به همراه برادران وپسرانش، خادم حسینیه عشار هم بودند. زمانی که شیخ باقر مَقدِسی در آن حسینیه سخنرانی وعزاداری می کرد، کاظم به وی نیز خدمت می نمود؛ اما عاقبت فریفته شد ونزد یک زن یهودی که مالک یک حمام در محله سیف در بصره قدیم بود، مشغول بکار شد وسرانجام با او ازدواج کرد.
پدرش اسماعیل، به شهر زبیر رفت وآنجا ساکن شد ودر حمام مَربَد به همان حرفه دلاکی مشغول شد.
اسماعیل چند فرزند داشت:
۱ - داخل: که قبلا سرهنگ ارتش بود والآن مدتی است بازنشسته شده وفعلا در دانشگاه بصره مشغول کار است.
۲ - طالب: دارای تابعیت سوئدی است والآن استاد دانشگاه بصره است.
۳ - احمد (دجال بصره): او در رشته مهندسی شهری [عمران] تحصیل کرد. بعد از آن به مدت دو سال در نجف بود، سپس عراق را ترک کرد وبه مراکش رفت، دوباره به عراق بازگشت ونام احمد الیمانی را برای خود برگزید.
پس این خانواده، عضو قبیله معروفی در استان بصره هستند، ولی خاندانشان از پایین ترین خاندان های قبیله است.
مادرشان دو ماه پیش از دنیا رفت وخودش در مجلس مادرش حضور نیافت، اما دار ودسته اش وبسیاری از دجالان حتی از دیگر مناطق (بنا بر آنچه شنیده ام، چون در آن مجلس نبودم) در مجلس حاضر شدند.
اما دیگر عموهایش چنین نیستند ودر اخلاق اسلامی ممتازند. یکی از آنان حاج محسن صالح حسین است که هم اکنون در منطقه هُوَیر ساکن است واکنون به آن منطقه، "ناحیه عزالدین سُلیم" می گویند که به مرحوم عبد اهرة عثامان منسوب است. عموی دیگرش محمد حاج صالح است که در همان منطقه ساکن است.
تمام خانواده وعموها وقبیله اش از این دجال وادعاهایش بیزاری می جویند.
قبیله آنان کامل شناخته شده است ودر بین آنان خانواده های تاجری در استان بصره وجود دارند که به آل السلمی معروف هستند واز راه تجارت، اشتغالی را برای قبیله ایجاد کرده اند.

آرزومند موفقیت وعمر طولانی برای شما
حاج داخل عبد اهراء السلمی(۲)

شایان ذکر است همان گونه که خود احمد دجال هم معترف است، او فقط چند ماه در نجف بوده ونه بیشتر. مسافرتش به مراکش نیز برای سرپوش گذاشتن بر سفرش به اسرائیل است. در پس پرده همکاری او با موساد وخدمتش به آنان نیز، عمو وهمسر یهودی اش قرار دارند؛ همان گونه که در پس پرده همکاری او با تروریست ها ووهابیت، رد پای حارث الضاری دیده می شود.
خداوند، ما وهمه مسلمانان را از امثال این گمراهان گمراه کننده ودروغ گویان بر خدا وپیامبر واهل بیت (علیهم السلام)، در امان بدارد.

مقدمه چاپ اول

سپاس خداوند متعال را سزد وسلام وصلوات بر پیامبر وآل پاک ایشان، به ویژه امام مهدی (علیه السلام) که برای برپا کردن دولت عدل الهی در زمین، ذخیره شده است.
ادعای مهدویت از همان صدر اسلام شروع شد، زمانی که عده ای می خواستند احادیث پیامبر (صلّی الله علیه وآله) را در این زمینه مصادره کرده وبرای معاویه ادعای مهدویت کنند!
حدیثی نیز برای او جعل کردند با این مضمون که پیامبر (صلّی الله علیه وآله) دعا کرده اند که معاویه، مهدی باشد؛ درحالی که خود علمای اهل سنت، این حدیث را تضعیف کرده اند(۳). پس از معاویه برای موسی بن طلحه چنین ادعایی شد(۴).
اما در روزگار ما ادعای مهدویت بسیار زیاد شده ودر این میان چند جنبش وادعا سهم عراق بوده است، ازجمله دو حرکت مسلحانه:
اول: جنبش "جُند السماء" به رهبری ضیاء القرعاوی؛ همو که در کوفه از پادگانی که افرادش را جمع کرده بود قیام کرد وهدفش این بود که بر نجف مسلط شود وعلما ومراجع را به قتل رسانده ومانند روش القاعده، نجف را به عنوان پایتخت امارت اسلامی معرفی کند! اما حکومت عراق با وی درگیر شد واو وجماعتش، همگی به هلاکت رسیدند.
دوم: جنبش "احمد حسن" که خیال می کرد آن یمانی موعود، خود اوست! سپس ادعای سفارت امام زمان (علیه السلام) کرد وپس از آن مدعی شد که فرزند امام (علیه السلام) است. او در کوفه علیه حکومت عراق قیام کرد وحدود پنجاه نفر از مردم ونیروهای نظامی را شهید کرد. از نیروهای خودش نیز حدود پنجاه نفر کشته شده وعده ای نیز دستگیر شدند؛ خودش نیز به امارات گریخت اما تلاش هایش را برای دعوت مردم به سوی خود، در داخل وخارج عراق ادامه داد. او برای دعوت مردم به سوی خود وبرای ایجاد یک گروه مسلح - در آرزوی اینکه روزی بازگشته وبر بصره چیره شود وآن را پایتخت امارت اسلامی اعلام کند وسپس آن را به تمام عراق توسعه دهد - پول بسیاری خرج می کند!
دشمنان شیعه در عراق با دو روش اصلی مشغول مبارزه با شیعه هستند: اول با ترور وقتل ودوم با سست نمودن وباطل کردن بنیادهای عقایدی آنان، خصوصا در زمینه زیارت امام حسین (علیه السلام)، مرجعیت وامام زمان (علیه السلام)، به گونه ای که جنبش های متعددی برای ادعای مهدویت ایجاد کرده اند وهدفشان از این کار ایجاد شک در بین مسلمانان در اصل عقیده به امام مهدی (علیه السلام) است. البته علمای شیعه به مواجهه با این شخص گمراه ورد شبهات او پرداختند. من هفت سال پیش کتاب فعالیت های عراق را نوشتم. واین کتاب درواقع تکمیل آن کتاب است.
امیدوارم که خداوند متعال نام مرا در زمره کسانی که از دینش دفاع کرده وبه رد ادعاهای باطل این دروغ گویان مدعی مقامات اهل بیت (علیهم السلام) پرداخته، بنویسد وامیدوارم که خداوند شر آنان وشر کسانی را که در پس پرده این ادعا قرار دارند، از سر مؤمنین کم کند وما را بر ولایت پیامبر وخاندان پاکش وامام زمان (علیه السلام) ثابت قدم بدارد.

علی کورانی عاملی
قم مشرفه - هفتم شعبان ۱۴۳۳

فصل اول: جنبش دجال ها در عراق

جنبش همزمان هفت دجال
دروغ گویان از روزگاران قدیم، مقامات پیامبران وجانشینانشان وحتی مقام خداوندی را نیز برای خود ادعا کرده اند! مانند این سخن فرعون:
﴿وَقالَ فِرْعَوْنُ یا أَیهَا الْمَلَأُ ما عَلِمْتُ لَکمْ مِنْ إِلهٍ غَیری﴾؛ فرعون گفت: ای اشراف وسران مملکت! من برای شما هیچ معبودی جز خود نمی شناسم(۵).
در روزگار ما از اعتقاد مردم به حتمی بودن ظهور امام زمان (علیه السلام)، سوءاستفاده شده، برخی ادعا نمودند که خود، امام زمان (علیه السلام) هستند! عده ای دیگر ادعا کردهاند که سفیر آن حضرت، فرزند آن حضرت، فرزند امام علی (علیه السلام) و. هستند! وگروهی نیز مهدویت را برای اشخاص دیگر ادعا کرده اند!
البته جنبش دجال ها در همه مناطق اسلامی وجود دارد اما در این میان، سهم عراق از همه بیشتر است؛ زیرا همه مسلمین قبول دارند که عراق پایتخت ومرکز حکومت امام زمان (علیه السلام) خواهد بود ونیز به خاطر اینکه مردم آن دیار، به مهدویت اعتقاد داشته ودوستدار امام زمان (علیه السلام) هستند؛ از این رو دجال ها امیدوارند که بتوانند در میان این مردم، افرادی را در دام فریب های خود انداخته وصید کنند.
آغاز این حرکت های دجالی، پیش از هلاکت صدام ملعون بود، اما پس از سرنگونی صدام این امر شتاب گرفت؛ چراکه دیگر دولتی بر عراق حاکم نبود وفرصت بهتری برای این کار پدید آمده بود.
البته عامل اصلی رشد حرکت های دجالی، این است که برخی از دولت های دشمن عراق، جریان هایی را پایه ریزی کرده وبا پول وسلاح آن ها را تقویت کردند تا در جهت اهداف خرابکارانه آن ها گام بردارند.
در اینجا لیستی مختصر از این جنبش های دجالی در عراق را برمی شماریم:
۱. جنبش سلوکیه: این جنبش در ابتدای دهه ۹۰ میلادی پا گرفت، پس از آنکه شهید سید محمد صدر (رحمه الله)، درس عرفان وسلوک وعلم باطن را (در برابر علم ظاهر وشریعت) در حوزه به راه انداخت. ریاست این جنبش به عهده برخی از یاران ایشان بود که گفته می شود: شیخ حازم السعدی، عاید الصدری وعمار الصدری ازجمله آنان بوده اند. البته خود شهید صدر با این جریان مخالفت کرد ودر برابر آنان ایستاد.
۲. جنبش المنتظرون: اینان هم گروهی دیگر از شاگردان شهید سید محمد صدر بودند که در زمان حیات خود ایشان پدیدار شدند.
۳. جنبش جند المولی: منظور اینان از مولی، مرجعشان سید محمد صدر بود ومعتقد بودند که امام زمان (علیه السلام) در ایشان تجلی کرده اند. گفته می شود که ریاست آنان به عهده منتظر الخفاجی وفَرقَد القزوینی بوده والبته خود سید صدر در برابر آن ها ایستادگی ومخالفت کرد.
۴. جنبش شیخ حیدر مُشَتَّت المُنشِداوی: او نیز از پیروان شهید صدر بود وحرکتش در زمان زندگانی ایشان آغاز شد، اما او محافظه کار بود ودعوتش را فقط برای عده خاصی ابراز می کرد. شیخ حیدر ابتدا ادعا کرد که همان قحطانی موعود است وسپس مدعی شد که یمانی است.
۵. جنبش فاضل عبد الحسین المرسومی: که ادعا میکرد که امام ربانی است.
۶. جنبش مختار: به ریاست حبیب الله أبو علی مختار. گفته می شود که او اهل بغداد واز ساکنان منطقه طالبیه است. پدرش کمونیست بود وکارش سِحر ورمالی بوده است.
۷. جنبش جند السماء: به رهبری ضیاء عبد اهرة القرعاوی(۶).
۸. جنبش احمد اسماعیل سُویلمی: او ادعا کرد که یمانی خود اوست نه دوستش شیخ حیدر! سپس ادعا کرد که سفیر وفرستاده امام زمان (علیه السلام) به سوی مردم است وپس از آن ادعا کرد که پسر ووصی امام زمان (علیه السلام) است.
۹. جنبش اصحاب القضیة: که دو گروه هستند:
گروه اول: جنبش روح الله که ادعا می کردند امام خمینی (رحمه الله) همان مهدی موعود (علیه السلام) هستند! ایشان نمرده اند، بلکه غایب شده وبعدا ظهور خواهند کرد!
گروه دوم: جنبش النبأ العظیم که ادعا می کردند سید مقتدی صدر، امام زمان (علیه السلام) است! این گروه به صورت مختصر ابتدا در العماره سپس در بغداد والرصافة انتشار یافت.
البته همه این جنبش ها وتحرکات، نابود شدند وامروز (شعبان ۱۴۳۳) فقط دو جنبش باقی مانده، یکی جنبش احمد اسماعیل (دجال بصره) ودیگری جنبش المرسومی.
مهم ترین این جنبش ها دو جنبش بود:
یک: جنبش جند السماء به رهبری قرعاوی
این جنبش به صورت مسلحانه آغاز شد ومدتی طولانی با حکومت عراق درگیر شد ودرنهایت حدود ۳۰۰ نفر از اعضای آن ازجمله رهبرشان (قرعاوی) کشته وحدود ۶۰۰ نفر دیگر هم دستگیر شدند.
ضیاء عبد اهرة القرعاوی (الکرعاوی) از قبیله آل أکرع در استان دیوانیه است. او فردی سرخ روی، مو بور، سخنور وباشخصیت بود. کارهایش را برادر بزرگ ترش مدیریت می کرد. او ازدواج کرده ودارای فرزند بود وزمانی که کشته شد ۳۸ ساله بود. قرعاوی ساکن منطقه زرقاء (۱۸ کیلومتری کوفه) بود وخودش وخانواده اش پیش از آغاز جنبش، اصلا شناخته شده نبودند.
او خودش را قاضی السماء (قاضی آسمان) نامید وکتابی نیز با همین نام تألیف کرد که در آن چنین نوشته: من مهدی واز ذریه فاطمه (علیها السلام) هستم.
او درباره خود چنین میپنداشت که از یک نطفه ی مخصوص حضرت زهرا (علیها السلام) وامیر المؤمنین (علیه السلام) است که در دست فرشتگان باقی مانده تا اینکه در رحم مادرش قرار داده شده!
خبرنگار رومه الشرق الأوسط (در تاریخ جمعه ۱۴ محرم ۱۴۲۸؛ ۲ فوریه ۲۰۰۷، شماره ۱۰۲۹۳) درباره او چنین نوشته است: مجلس عراق اعلام کرد رهبر گروه "جند السماء" که یکشنبه گذشته در یک عملیات نظامی مشترک عراق وآمریکا در اطراف نجف کشته شد، یک شهروند شیعه عراقی است که اهل سازوآواز بوده وآیت الله سیستانی توصیه کردند که خودش ویارانش که در این درگیری ها کشته شدند، همگی دفن شوند.
خالد العطیه نایب رئیس مجلس عراق در بیانیه ای گفت: رهبر گروه جند السماء، اهل حلّه بود. او جوانی آرام بود که به دوراز مشکلات بزرگ شده بود. اهل سازوآواز بوده وبه خوبی عود می نواخت. وی فارغ التحصیل آکادمی هنرهای زیبای بغداد بود وپس از فارغ التحصیلی، گروهی را تشکیل داد که ادعا داشتند زمینه ساز ظهور امام زمان هستند.
دکتر علی عبد الله، رئیس سابق آکادمی هنرهای زیبا گفته: قرعاوی یکی از دانشجوهای من در پایان دهه ۹۰ [میلادی] در کلاس موسیقی بود. تا آنجا که من او را می شناسم، او دانشجویی آرام وخوش فکر بود وهیچ علاقه ای به دین یا افراط گرایی دینی ومذهبی نداشت؛ بلکه کاملا برعکس، یک انسان لطیف واحساسی بود. وبه گفته یکی از همکلاسی هایش: هدفش این بود که به طور همزمان هم نوازنده وهم خواننده باشد وبه خوبی عود می نواخت.
یکی دیگر از همکلاسی هایش که هم اکنون ساکن شهر لاهه هلند است، دیروز در یک تماس تلفنی به الشرق الاوسط گفت: آنچه الآن از خبرها درباره قرعاوی می شنوم برایم باورنکردنی است ونمی توانم قبول کنم که او رهبر یک گروه دینی یا مذهبی شده باشد وممکن است اشتباه در موضوع ویا اسم پیش آمده باشد. تمام آنچه من از قرعاوی می دانم، دوری او از دین ومذهب بود. ما باهم در دانشگاه می نشستیم، او عود می نواخت ومیگفت: به زودی نوازنده مشهوری خواهم شد.
سخنگوی وزارت دفاع اعلام کرد: سه شنبه گذشته مرحله آخر عملیات علیه جند السماء بود که طی آن ۲۶۳ نفر کشته و۵۰۲ نفر هم دستگیر شدند که ۲۱۰ نفر از دستگیرشدگان مجروح هستند.
دباغ در ادامه گفت: جند السماء، یک گروه عقایدی مسلح بودند که قصد حمله به حرم امیر المؤمنین (علیه السلام) در نجف را داشتند. تحقیق درباره ارتباطات داخلی وخارجی این گروه همچنان ادامه دارد، اما روشن است که توان این گروه منحصر به خودشان نبوده ودخالت های دینی واهداف تروریستی پشت این قضیه وجود داشته وآنان را مسلح کرده است.
دباغ تأکید کرد: آن ها در ۵۰ تا ۶۰ خانه، در ۱۰ منطقه وبا پوشش نظامی وخندق در اطراف خانه ها، ساکن بودند ودستگاه های ارتباطی وموتورسیکلت برای مراقبت از راهها در اختیار داشتند. آنان همچنین بیش از هشتاد ماشین وبرخی ادوات نظامی سبک وسنگین دیگر در نیز اختیار داشتند. همچنین، یک میدان تمرین نظامی، کارت های مخصوص برای ورود به منطقه نظامی، چند تانکر، یک چاپخانه کوچک وژنراتور برق در آن منطقه وجود داشت وتوانستیم دفتری را پیدا کنیم که نام تمام افراد گروه در آن ثبت شده است. تحقیق برای کشف ریشه ها وشاخه های این مجموعه هنوز ادامه دارد.
رومه عراقی دنیا الوطن نیز دراین باره چنین نوشت:
سرهنگ عبد الکریم خَلَف، مدیر مرکز فرماندهی ملی در وزارت کشور عراق گفت: نتیجه تحقیقات درباره گروه جند السماء که در ابتدای سال جاری ودر خلال مراسم های عاشورا در استان بابل جنوب بغداد رخ داد وطی آن حدود ۳۰۰ نفر کشته و۶۰۰ نفر دستگیر شدند، تکمیل شده وروشن شد که نام واقعی این گروه جند السماء نیست بلکه جیش الرُّعب [سپاه وحشت] است.
خلف همچنین گفت: رهبر این گروه که ضیاء عبد اهرة القرعاوی نام داشت ودر درگیری های منطقه زرقاء بین استان های نجف وبابل کشته شد، ارتباط بسیار خوبی با رژیم سابق داشت وتا سال ۲۰۰۳ زندانی بود وهمکاری او با استخباراتِ صدام، در همان زمان زندانی بودنش شکل گرفته است.
خلف در اجلاس خبری ظهر امروز در منطقه الخضراء بغداد، اشاره کرد: مزرعه ای که قرعاوی، اعضایش را آنجا پنهان کرده وآموزش می داد، مانند یک لانه بود وبا خاک ریزهایی در اطراف، پوشانده شده بود. این مزرعه از آنِ پدرش بود که او آن را به عنوان یک پادگان وقرارگاه نظامی برای خود ونیروهایش که بیش از هزار نفر بودند، در آورده بود.
نیروهای این گروه یک لباس یکدست وهماهنگ داشتند، همگی دارای یک چفیه عربی از آن نوعی که مردم در مناطق میانی فرات می پوشند، کفش ودشداشه سیاه ویک نوار فشنگ سیاه بودند.
آنان تعداد زیادی ماشین در اختیار داشتند که حدود هفتاد دستگاه از آن ها صفر وکار نکرده بود. بر روی برخی از ماشین ها نیز مسلسل های ثابت برای جنگ وجود داشت.
در این مزرعه یک درمانگاه وسالن های ورزش وآرایشگاه وجود داشت. همچنین دو تالار ویژه که فقط مخصوص قرعاوی بود.
به خاطر آموزش هایی که او به نیروهایش میداد، لازم بود که آنان به مردم نزدیک نشوند تا مبادا مردم آنان را شناخته یا به آنان شک کنند.
خلف همچنین ادامه داد: رهبر این گروه ودستیارانش، نقشه قتل مراجع در نجف را می کشیدند، به این صورت که ادعا کنند که روز ظهور فرارسیده وقرعاوی همان امام منتظَر است.
خلف تأکید کرد که برخی از دولت های همسایه در این جریان دست دارند اما نامی از دولت ها نبرد وادامه داد: گروه هایی که در قالب دسته های عزاداری وارد مزرعه می شدند، باعث شک نیروهای امنیتی به این منطقه شدند وکارشناسان در این زمینه تحقیقات عمیق ومفصلی را با استفاده از اطلاعات دستگیرشدگان آغاز کرده اند والبته دستگاه های امنیتی، اطلاعات بسیاری در این زمینه دارند.
او در ادامه فیلمی از اعترافات برخی از دستگیرشدگان را نمایش داد که در آن ریاض عبد اهرة القرعاوی، برادر ضیاء القرعاوی فاش کرد که برادرش به مدت ۶۳ ماه در زندان صدام بوده تا اینکه در سال ۲۰۰۲ آزاد شد. پس از آن وارد کارهای تجاری شده وهدفش این بود که بیشترین سرمایه را جمع کند. برادرش ادامه داد: ضیاء از راه تجارت چوب با شخصی به نام علی آشنا شد که ارتباطی با أیاد علاوی، رهبر لیست وطنی ونخست وزیر سابق عراق، داشت. او در لبنان، دیداری بین ضیاء وعلاوی ترتیب داد ودر آنجا با شخص دیگری به نام احمد آشنا شد که با حارث الضاری مرتبط بود؛ او نیز دیداری بین ضیاء وحارث الضاری در عمان وامارات سامان داد. او سفرهای دیگری به سوریه، امارات، اردن ومصر داشت ودر این سفرها با أیاد علاوی وحارث الضاری ملاقات میکرد وارتباطاتی با گروه های مدعی مهدویت مانند گروه صَرخی برقرار کرد. او تأکید کرد که آخرین دیدار برادرش با حارث الضاری دو هفته قبل از جنگ اسرائیل وحزب الله بود.
در این فیلم همچنین افراد دیگری از گروه قرعاوی، اعتراف کردند که نقشه آنان اشغال نجف وقتل مراجع شیعه واعلام روز ظهور بوده وضیاء خود را برای این آماده می کرد که اعلام مهدویت کند. در این اعترافات پدیدار شد که برخی از فرماندهان نظامی رژیم سابق در میان گروه قرعاوی وجود داشته اند.
البته دستگیرشدگان درباره نوع ارتباط ضیاء با علاوی والضاری وارتباط این دو نفر با نقشه اشغال نجف وقتل مراجع وعلمای دین، چیزی نگفتند. فقط در همین حد که برادر ضیاء اعتراف کرد که حارث الضاری به برادرش گفته که از برپایی یک حکومت سکولار در عراق حمایت می کند وبا حکومت فدرالی مبارزه خواهد کرد. گروه جند السماء پس از درگیریای که در منطقه زرقاء در ماه کانون الثانی-ژانویه ۲۰۰۷ در روز نهم محرم رخ داد، شناخته شد. در این درگیری دهها نفر کشته وعده دیگری نیز دستگیر شدند که در بین آنان ن وکودکانی بودند که گفته می شود برای مشارکت در روز ظهور به آنان پیوسته بودند!
منابع آگاه اعلام کردند که ضیاء عبد اهرة القرعاوی، دانش آموخته وفارغ التحصیل رشته موسیقی در آکادمی هنرهای زیبا بوده وپیش ازاین به هیچ گونه علاقهی دینیای شناخته نشده بود.
تاکنون به جز مصادر رسمی عراقی، هیچ مصدر مستقل دیگری درباره عوامل تأسیس، اهداف وپشتوانه های مالی گروه جند السماء، اطلاعاتی بروز نداده است.
نوری مالکی، نخست وزیر عراق در ماه ایلول، سپتامبر گذشته، در مجلس عراق اعلام کرد که تحقیقات پیرامون درگیریهای خونین دو هفته پیش کربلا وحوادث ابتدای سال جاری زرقاء، پایان یافته ووعده داد که اعترافات متهمان این دو حادثه را به نمایندگان نشان خواهد داد.
مالکی گفت: حکم دادگاه درباره حادثه زرقاء چنین است: ۳۹۶ نفر در این حادثه مجرم شناخته شدند که ۱۰ نفر از آنان به اعدام،۸۱ نفر به حبس ابد و۳۵۰ مجرم دیگر نیز به حبس موقت محکوم شدند و۵۴ نفر دیگر هم بی گناهی شان ثابت شده وآزاد شدند. مالکی همچنین اشاره کرد: تحقیقات نشان می دهد که دست های داخلی وخارجی در این حوادث وجود داشته واعترافات این متهمین را به مردم عراق نشان خواهیم داد. مالکی نام ونشان این دسته ای داخلی وخارجی را فاش نکرد. نقشه های وهابیت وفرزندان یتیم شده صدام همین طور است؛ میلیون ها دلار هزینه کردند وسپس بازنده وخوار شدند!
شنیدم که حارث الضاری به نایف گفته است: دولت عراق، جنبش جندالسماء را نابود کرده ورهبر وعده ای از نیروهای آنان را نیز کشته است!
نایف هم به او پاسخ داده است: ای شیخ! نگران نباش، جنبش ها وسربازان بسیارند!
واین گونه بود که پرونده ضیاء القرعاوی بسته شد، مطربی که استخبارات دولت صدام او را انتخاب کرده واز او یک دجال ساختند، دجالی که خیال می کرد امام مهدی (علیه السلام) خود اوست، از علما انتقام خواهد گرفت وبر نجف وکربلا وتمام عراق مسلط خواهد شد وزمین را پر از عدل وداد خواهد کرد!
میلیون ها دلار هم برای او هزینه کردند که بخشی از آن را در راه هوس ها وشهواتش خرج کرد وبا بخشی دیگر از آن پول، عده ای نادان وگمراه وشیاطین ودجال هایی همچون خودش را دور خود جمع کرد، درحالی که برخی از آنان از وهابی های افراطیای بودند که هیچ ارتباطی با تشیع نداشتند.
ونتیجه جنبش آنان هم این شد که ضیاء قرعاوی، مهدی خیالی آنان، کشته شد وبه جهنم رفت وهیچ چیز را پر از عدل وداد نکرد!
آن چنان که از عکس او پس از هلاکتش پیداست، بدنش سالم، چاق واشرافی بود، گویا به زیبایی صورتش بسیار اهمیت میداد تا اینکه خداوند در همین دنیا وپیش از آخرت روی او را سیاه کرد! وبه همراه او صدها نفر از جوانانی کشته شدند که فقط برخی از آنان همچون خودش شیطان ودجال بودند، اما بسیاری از آنان افراد فقیر ونادانی بودند که ضیاء آنان را فریفته واستثمار کرده بود که حساب همگی آن ها بر خداوند است.جالب اینکه برخی از دستگیرشدگان می پرسیدند: امام مهدی کجاست؟ آیا وارد نجف شد؟ علما ومراجع را به قتل رساند؟ وهنگامی که به آنان گفته می شد که او کشته شده، می گفتند: نه! محال است او کشته شده باشد! وپس از آنکه یقین میکرد وی کشته شده است، می گفت: کشته شده؟! پس او امام مهدی نیست.


ازدواج ام کلثوم با عمر

اصولگرا یا اصلاح طلب؟

آیا امام زمان زن دارد؟

جنبش ,های ,علیه ,آنان ,گروه ,السلام ,علیه السلام ,که در ,در این ,زمان علیه ,کرد که ,علیه السلام هستند ,پایتخت امارت اسلامی

مشخصات

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

❈Kim Hyun Joong IRfans❈ gintingcrunom ntelgorsgrudli lissoytranmind بانک مقالات و پروژه های دانشجویی net1kala.ir دلنوشته های یک واحد انسان Tina's site برگی از اقتصاد دنیای کامپیوتر